سوپرویژن کوچینگ چیست؟
شجاعت، معیاری برای شراکت قلبی ما با زندگی، دیگران، جامعه، کار و آینده است.
شهامت داشتن لزوماً به معنای این نیست که به هرجایی برویم یا هر کاری را انجام دهیم؛ فقط به خاطر اینکه میخواهیم در مورد چیزهایی که تا آن زمان عمیقاً احساس کردهایم، آگاهی کسب کنیم؛ و بعد هم از عواقب آن، یکعمر آسیب ببینیم و در رنج زندگی کنیم.
شهامت به این معناست که احساسات را در اعماق وجود خود و جهان جای دهیم، طبق آن زندگی کنیم و آن را به یک التزام تبدیل کنیم؛ التزام در روابطی که در حال حاضر وجود دارد، چیزهایی که از پیش، عمیقاً در مورد آنها احساس نگرانی میکنیم، مانند یک فرد، آینده، یک فرصت در جامعه یا یکچیز ناشناخته که به ما التماس میکند و همیشه التماس کرده است. (دیوید وایت).
چرا سوپرویژن؟
من برای شما از سه منبع، مطالب آگاهی بخشی در مورد سوپرویژن مطرح میکنم:
۱. از دکتر آلیسون هاج در کتاب طیف کامل سوپرویژن.
سوپرویژن کوچینگ، یک رابطه یادگیری مشترک است که در این رابطه، از کوچ چه در توسعه فردی و چه در توسعه حرفهایاش پشتیبانی شده و به وی جهت ارائه بهترین خدمات به مراجعین کمک می-شود.
۲. باربارا پیچدتا، سرپرست کوچینگ پرایس واترهاوس کوپرز انگلستان.
موشکافی و بررسی عمیق، یکی از مهمترین روشها برای حل مشکلات کار افراد، در هر فعالیت حمایتی است. اگر میخواهید در محل کارتان بر روی کوچهای خود سرمایهگذاری کنید، سوپرویژن یک بخش ضروری برای انجام این کار است و نه صرفاً یک تمرین اختیاری.
۳. شان لینکلن، مرکز تعالی رهبری
از کوچها انتظار دارم بهعنوان بخشی از پیشرفت مداوم حرفهای خود، سوپرویژن داشته باشند و من کوچی که سوپرویژن نداشته باشد را استخدام نمیکنم.
نکته: هنگام پاسخ به مناقصههای کوچینگ در اتحادیه اروپا، شما باید در سوپرویژن باشید و نام و اطلاعات تماس سرپرست ناظر خود را ارائه کنید.
سوپرویژن چیست و برای چه کسانی است؟
سوپرویژن را بهعنوان یک تمرین انعکاسی برای توسعه مهارتها و افزایش انرژی خود در نظر بگیرید. سوپرویژن برای کوچهای حرفهای و برای رهبران /مدیرانی است که کوچ کارکنان خود هستند.
آیا تفاوتی در سوپرویژن گروهی کوچها و سوپرویژن فردی کوچها وجود دارد؟
هم بله و هم خیر. تفاوت در پیچیدگی روابط در کوچینگ گروهی در مقابل کوچینگ فردی است. در یک جلسه کوچینگ گروهی، ۵ تا ۱۵ مشتری/ مراجع و در مقابل، در جلسات کوچینگ فردی یک مشتری/ مراجع قرار دارد که به این تفاوت، باید پویایی گروه را هم اضافه کرد.
در یک تیم برخلاف یک فرد، معمولاً طیف گستردهای از افراد با سطح مشارکت متفاوت وجود دارند. شکل قرارداد و تعیین هدف نیز ممکن است پیچیدهتر باشد. معمولاً در یک تیم به نسبت یک فرد، ارتباط سیستمی گستردهتری وجود دارد.
نه ولی هنوز هم سوپرویژن در خدمت کوچینگ است.
کوچها چگونه باید برای سوپرویژن آماده شوند؟
بهتر است کوچها از قبل، برای جلسه سوپرویژن آماده شوند و این کار را میتوانند با تهیه و آماده-سازی آنچه میخواهند با خود به جلسه بیاورند و آنچه میخواهند از این سوپرویژن با خود ببرند، انجام دهند.
نمونهای ازآنچه یک کوچ ممکن است به جلسه سوپرویژن بیاورد:
یک کوچ مدیران اجرایی باتجربه میخواهد در مورد کار خود با مراجعش صحبت کند. آنها تا به امروز چهار جلسه کوچینگ داشتهاند. ولی به نظر نمیرسد که مراجع تغییری کرده باشد.
و یا مراجع هیچیک از اقداماتی که در جلسه کوچینگ در مورد آنها توافق شده بود را انجام نداده است.
کوچ کنجکاو است که بداند مشکل چیست.
سؤال او این است که آیا مشکل از کوچینگ اوست یا از مراجع، یا اینکه کلاً چیز دیگری در جریان است.
مراجع در مرحله جدایی است، یک فرزند بسیار بیمار دارد یا چیزی شبیه به آن و قادر به تمرکز روی کوچینگ نیست. به او رفتن به جلسات مشاوره پیشنهاد و قرارداد کوچینگ طبق توافق هر دو طرف فسخ شد.
مراجع در حال انتقال از یک پست اجرایی باقدرت بالا در حوزه حقوقی، به حرفه کوچینگ است. او برای توسعه مهارت کوچینگ خود به سوپرویژن میآید. در جلسه دوم ترس از قدم گذاشتن به منطقه ناشناخته و ترک ناحیه امن، برایش آشکار میشود.
چگونه میتوانید سبک سوپرویژن خود را توصیف کنید؟ درواقع شما بهعنوان یک سوپرویژن، دقیقاً چهکاری انجام میدهید؟
من توسط آکادمی سوپرویژن کوچینگ، تأییدشدهام و طبق فلسفه این آکادمی، شما بر اساس همان شخصیتی که هستید، دیگران را کوچ میکنید. من در سوپرویژن و نظارت، از استعارهها، امور شماتیک و حرکات بدن استفاده میکنم. به نظر من اینها در فرایند کشف برای کوچ ضروری هستند. همچنین من اغلب، شیوه سوپروایزری خود را مبتنی بر تجربههای نتیجهبخش نظارت مبتنی بر کنجکاوی، توصیف میکنم.
مدل هفت مرحله دیده شدن/ هفت نظارت ۷ Eyed پیتر هاوکینز هم یکی از بخشهای اساسی در کوچینگ من است:
نظارت اول؛ تمرکز سوپروایزر بر مراجع است. اینکه چه چیزی را و چگونه تعریف میکند.(از زمان ورود مراجع به اتاق و همهی اتفاقاتی که رخ میدهد)
نظارت دوم؛ سوپروایزر، استراتژیها و مداخلهگریهایی که کوچ از آنها استفاده میکند را بررسی میکند.(چگونه کوچ با مراجع خودکار میکند)
نظارت سوم؛ تمرکز سوپروایزر بر رابطه مراجع و سوپروایزر است. (سابقه ارتباط با مراجع و ماهیت قراردادشان)
نظارت چهارم؛ تمرکز سوپروایزر بر کوچ در رابطه سوپرویژنی است. (چگونه کوچ به فرایندهای کارشان واکنش نشان میدهد)
نظارت پنجم؛ تمرکز سوپروایزر بر رابطه سوپروایزر با کوچ است.(چقدر این رابطه میتواند شبیه رابطه کوچ در سوپرویژنی باشد)
نظارت ششم؛ سوپروایزر به فرایند کار خودش تمرکز دارد.(سوپروایزر میتواند تصویرسازیهایی را به اشتراک بگذارد)
نظارت هفتم؛ سوپروایزر بر روی برداشتهای عمیقتری که ممکن است در کار رخ دهد تمرکز دارد.(محتوای جلسه)
بنیتا استفورد-اسمیت؛ کوچ مستر-MCC و کوچ سوپروایزر تأییدشده
بنیتا استفورد-اسمیت، یک کوچ مستر-MCC و کوچ سوپروایزر تأییدشده و کوچ تأییدشده تیمهای سیستماتیک است؛ که با افتخار، بیش از 5000 ساعت کوچینگ با صدها مراجع در سه قاره جهان داشته است.
در حال حاضر، بنیتا نظارتها و تمرینهای کوچینگ را برای یک مجموعه مشاوره منابع انسانی انجام میدهد. جایی که سازمانهای پیشرو و تیمهای اجرایی آنها، به مهارت بنیتا اعتماد کردهاند تا آنها را برای کسب نتایج موردنظرشان در کسبوکار و روش دستیابی به این نتایج، توانمند کند.
او بنیانگذار ICF عمان و عضو سابق شورای مشورت منطقهای EMEA بوده و اخیراً نیز علاوه بر داشتن چندین سمت اجرایی دیگرش در کمیتههای جهانی ICF، بهعنوان دبیر هیئتمدیره جهانی اعتبارها و استانداردهای ICF، انتخابشده است.
بنیتا نویسنده دو کتاب منتشرشده، یک بلاگر و نویسنده مقالات مختلفی در رسانههای چاپی است.
برگردان: فریبا خاکزاد | نسیم لاهیجی