چرا نگرش مهم است؟ | جیم ران

چرا نگرش مهم است؟ | جیم ران

چرا نگرش مهم است؟ | جیم ران

زندگی ما به میزان زیادی تحت تأثیر آنچه می‌دانیم است؛ زیرا دانسته‌های ما، در چگونگی تصمیم‌گیری ما تعیین‌کننده هستند. اما همان‌طور که ما، تحت تأثیر دانسته‌هایمان هستیم، همان‌قدر هم تحت تأثیر احساسات خود قرار داریم. درحالی‌که فلسفه اساساً با جنبه منطقی زندگی- اطلاعات و عادات تفکر سروکار دارد- نگرش اساساً بر موضوعات عاطفی که بر موجودیت ما تأثیر می‌گذارد، تمرکز دارد. آنچه می‌دانیم، فلسفه‌ی ما را تعیین می‌کند؛ اما این‌که ما در مورد آنچه می‌دانیم، چه احساسی داریم، نگرش ما را تعیین می‌کند.

همانند افکار، احساسات هم این توانایی را دارند که ما را به سمت آینده‌ای سعادت‌بخش یا آینده‌ای فلاکت‌بار سوق دهند. احساساتی که ما در درون خود نسبت به مردم، کار، خانه، امور مالی و دنیای اطرافمان داریم، به‌صورت جمعی، نگرش ما را شکل می‌دهد. با نگرش درست، بشر می‌تواند کوه‌ها را جابه‌جا کند و با نگرش اشتباه، انسان به‌وسیله کوچک‌ترین دانه شن، می‌تواند خرد شود.

نگرش درست، یکی از اصول زندگی خوب است. به همین دلیل است که ما باید دائماً احساسات خود در مورد نقشمان در جهان و امکاناتی که برای دستیابی به رؤیاهای خود، داریم را بررسی کنیم. برای ایجاد درخشان‌ترین آینده، ما باید با احساسات خود در مورد سال‌ها و دهه‌های آینده و همچنین گذشته و حال خودمان روبرو شویم. بخوانید: کوچینگ چیست

گذشته

یکی از بهترین راه‌ها برای کنار آمدن با احساساتمان نسبت به گذشته، دیدن آن به عنوان یک مدرسه است، نه یک سلاح. ما نباید خودمان را به خاطر اشتباهات گذشته، تقصیرها، شکست‌ها و از دست دادن‌ها، سرزنش کنیم. اتفاقات گذشته، خوب یا بد، همه بخشی از تجربه زندگی ما هستند. اجازه دادن به گذشته، برای اینکه ما را تحت تأثیر قرار دهد، خیلی ساده است؛ اما خبر خوب این است که اجازه دادن به گذشته برای اینکه به ما بیاموزد و ارزش ما را افزایش دهد، هم ساده است.

تا زمانی که این واقعیت را نپذیریم که کاری برای تغییر گذشته نمی‌توانیم انجام دهیم، احساس پشیمانی، ندامت و تلخی باعث می‌شوند که نتوانیم با فرصتی که امروز پیش روی ماست، آینده‌ای بهتر طرح‌ریزی کنیم. اگر بتوانیم یک رویکرد هوشمندانه نسبت به گذشته در پیش بگیریم، می‌توانیم سال آینده یا سال‌های آینده را به طرز چشمگیری تغییر دهیم.

حال

لحظه حال جایی است که آینده بهتر ما آغاز می‌شود. گذشته خاطرات و تجربیات فراوانی را به ما هدیه می‌دهد و زمان حال، فرصتی برای استفاده عاقلانه از این تجربیات و خاطرات را در اختیار ما قرار می‌دهد.

امروز ۱۴۴۰ دقیقه برای هر یک از ما به ارمغان می‌آورد و ۸۶۴۰۰ تیک ساعت (ثانیه). هم فقیر و هم ثروتمند ۲۴ ساعت فرصت دارند. زمان به هیچ‌کس توجه و التفات خاصی ندارد. امروز صرفاً می‌گوید، “من اینجا هستم. با من می‌خواهی چه کنی؟ “

اینکه چقدر خوب از هرروز زندگی‌مان استفاده کنیم تا حد زیادی به نگرش ما بستگی دارد. با نگرش درست می‌توانیم از امروز استفاده کنیم و آن را به یک نقطه آغاز جدید تبدیل کنیم. بزرگ‌ترین فرصتی که امروز با خود به همراه می‌آورد، فرصتی برای شروع روند تغییر است. این تغییر می‌تواند یک نگرش جدید درباره اینکه ما چه کسی هستیم، چه می‌خواهیم و چه‌کاری می‌خواهیم انجام دهیم، باشد. از طرف دیگر، امروز دقیقاً می‌تواند مانند دیروز، روز قبل و روز قبل‌تر و… و بدون تغییر باشد که این نیز به بسته به نگرش ماست.

آینده

در بخش ادبیات باستانی کتاب درس‌هایی از تاریخ، ویل و آریل دورانت می‌نویسند:

برای تحمل آنچه در حال حاضر وجود دارد، باید آنچه درگذشته بوده را به خاطر بیاوریم و در مورد چیزهایی که یک روز خواهند بود، رؤیاپردازی کنیم.

نگرش ما در مورد آینده به توانایی ما برای دیدن آینده بستگی دارد. هر یک از ما توانایی ذاتی برای رؤیاپردازی، طرح‌ریزی و تجربه آینده از طریق خیال‌پردازی امیدوارانه داریم. هرچقدر ذهن ظرفیت خیال‌پردازی بیشتری داشته باشد، توانایی آن برای خلق کردن بیشتر خواهد بود.

درست همان‌طور که بدن به‌طور غریزی می‌داند چگونه معجزه سلامتی را ایفا کند، ذهن هم به‌طور غریزی می‌داند چگونه معجزه سعادتمندی را اجرا کند؛ اما اگر اعتقاد نداشته باشید که شما سزاوار این سلامتی و سعادت هستید، دستاورد بزرگی در انتظار شما نخواهد بود. آنچه ما را به سرآغاز پیشرفت می‌رساند، عبور از گذشته و رسیدن به یک نگرش بهتر نسبت به زمان حال است که دستاوردهای مثبتی را در آینده به همراه داشته باشد.

نگرش شما نسبت به خودتان

نکته هیجان‌انگیز این است که هرکدام از ما، از توانایی ذهنی، روحی، عقلی و خلاقانه برای انجام هر کاری که در رؤیای خود داریم، برخورداریم. همه آن را دارند! فقط ما باید بیشتر نسبت به آنچه که داریم آگاهی پیدا کنیم و وقت بیشتری را برای اصلاح تمام آنچه در حال حاضر هستیم، صرف کنیم و سپس آن را برای خود به کار اندازیم.

آنچه که مانع از شناختن هدایا و استعدادهای ذاتی ما می‌شود، نگرش ضعیف ما نسبت به خودمان است. چرا ما آن‌قدر سریع می‌توانیم ارزش دیگران را ببینیم و درعین‌حال تمایلی به دیدن ارزش‌های خود نداریم؟ چرا ما همیشه آماده هستیم که دستاوردهای دیگران را تحسین کنیم ولی از تشخیص دستاوردهای خود خجالت می‌کشیم؟

اینکه ما خودمان را چگونه ببینیم، موضوعی انتخابی است.

اگر یک حوزه در بخش دانش وجود داشته باشد که از پس کمبود در آن برنمی‌آییم، آن حوزه، دانش و آگاهی نسبت به منحصربه‌فرد بودن خودمان است. به این دلیل ساده که ما خودمان را نمی‌شناسیم، احساس خوبی نسبت به خود نداریم؛ زیرا اگر واقعاً خودمان را می‌شناختیم – نقاط قوتمان، توانایی‌هایمان، منابعمان، عمق احساسمان، حس شوخ‌طبعی‌مان، دستاوردهای بی‌نظیرمان را می‌شناختیم – هرگز به توانایی‌های خود برای ایجاد آینده‌ای بهتر شک نمی‌کردیم.

هر یک از ما منحصربه‌فرد است. هیچ‌کس دیگری در جهان که دقیقاً مانند ما باشد، وجود ندارد. ما تنها کسانی هستیم که می‌توانیم کارهای خاصی که انجام می‌دهیم را انجام دهیم؛ و کارهایی که انجام می‌دهیم، واقعاً خاص است. ما ممکن است به خاطر کارها و اعمالمان جوایز بزرگی دریافت نکنیم یا مورد تحسین دیگران قرار نگیریم، اما به دلیل این کارها، ما جهان را به مکانی بهتر تبدیل می‌کنیم. ما خانواده‌هایمان را قوی‌تر، محل کارمان را اثربخش‌تر و جوامعمان را مرفه‌تر می‌کنیم، چراکه این ما، همان کسانی هستیم که باید باشیم.

تغییر احساس ما نسبت به خودمان، با ایجاد یک فلسفه جدید در مورد ارزش هر انسان – ازجمله خود ما – آغاز می‌شود! اکثر ما آن‌قدر در زندگی روزمره خود مشغله داریم که هرگز فرصت نمی‌کنیم تا از کارهایی که در طی روز انجام داده‌ایم، قدردانی کنیم. ما از خودمان قدردانی نمی‌کنیم، زیرا ما هیچ آگاهی نسبت به خود نداریم. داشتن آگاهی و دانش نسبت به خود، بخش مهمی از معمای زندگی است. هرچه بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستیم یاد بگیریم، تصمیم‌گیری و انتخاب‌های بهتری را برای خودمان و درباره خودمان آغاز می‌کنیم؛ و همان‌طور که قبلاً گفتیم، همان‌طور که انتخاب‌های ما بهتر می‌شوند، نتایج نیز بهتر خواهند شد و با پیشرفت نتایج، نگرش ما نیز بهبود خواهد یافت.

نگرش شما تحت کنترل شما

روند تحولات انسانی از درون ما آغاز می‌شود. همه ما پتانسیل‌های فوق‌العاده‌ای داریم. همه ما آرزو داریم تا از تلاش‌هایمان نتایج خوبی به دست آوریم. بیشتر ما تمایل داریم تا سخت کارکنیم و هزینه‌ای که موفقیت و خوشبختی از ما طلب می‌کند را بپردازیم.

هر یک از ما این توانایی را، داریم که پتانسیل‌های منحصربه‌فرد انسانی خود را به کار اندازیم و به نتیجه دلخواه خود دست‌یابیم؛ اما چیزی که سطح پتانسیل ما را تعیین می‌کند، باعث قوت گرفتن فعالیت‌های ما می‌شود و کیفیت نتیجه‌ای که می‌گیریم را پیش‌بینی می‌کند، نگرش ماست.

هیچ شخص دیگری روی کره زمین، بر نگرش ما تسلط ندارد. افراد می‌توانند با آموختن عادات ضعیف تفکر یا دادن اطلاعات نادرست به‌صورت ناخواسته، یا نفوذ و تأثیر منفی بر ما، بر نگرش ما اثر بگذارند، اما هیچ‌کس نمی‌تواند نگرش ما را کنترل کند، مگر اینکه ما داوطلبانه تسلیم آن کنترل شویم.

هیچ‌کس “ما را عصبانی نمی‌کند”. ما هنگامی‌که کنترل نگرش خود را از دست می‌دهیم، خود را عصبانی می‌کنیم. آنچه ممکن است شخص دیگری انجام دهد، ربطی به ما ندارد. ما انتخاب می‌کنیم چه کنیم، نه آن‌ها. آن‌ها صرفاً نگرش ما را به آزمایش می‌گذارند. اگر ما با خصمانه رفتار کردن، عصبانی شدن، حسادت و بدگمانی، یک نگرش ناپایدار را انتخاب کنیم، در این صورت در این آزمایش شکست‌خورده‌ایم. اگر خودمان را با اعتقاد به اینکه بی‌ارزش هستیم، محکوم کنیم، بازهم ما در این آزمایش شکست‌خورده‌ایم.

اگر ما اصولاً به خود و آینده خود اهمیت می‌دهیم، باید مسئولیت کامل احساساتمان را بپذیریم. باید یاد بگیریم که در برابر احساساتی که می‌توانند نگرشمان را به مسیر اشتباه هدایت کنند، بایستیم و احساساتی که می‌توانند ما را با اطمینان به آینده‌ای بهتر هدایت کنند را تقویت کنیم.

اگر می‌خواهیم پاداشی که آینده به ودیعه برای ما دارد را دریافت کنیم، با حفظ تسلط کامل بر نگرش خود، باید مهم‌ترین انتخابی که به‌عنوان یک فرد از نژاد انسان به ما داده‌شده است را به کار بی اندازیم.

نگرش شما یک دارایی است، گنجی باارزش زیاد. از آن محافظت کنید. آن را پرورش دهید؛ و این‌گونه شما پاداش‌های آینده را درو خواهید کرد.

نویسنده:جیم ران
مترجم: نسیم لاهیجی

4.3/5 - (26 امتیاز)

شناسنامه مقاله

ناشر

آکادمی‌کوچینگ‌ FCA انگلستان

تاریخ انتشار

1399٫01٫30

اشتراک گذاری :

عضویت در جمعه نامه

Please wait...

عضویت شما در جمعه نامه ثبت شد

9 پاسخ

  1. از این مبحث می توان گریزی به نگرش سیستمی زد. اثر جزء به کل و کل به جزء که می تواند احساسات فرد را در یک پروژه نمود دهد. می توان با نگرش و احساس مثبت، پروژه را با انگیزه خاص پیش برد و با نگرش و احساس منفی پروژه ای را به ورطه نابودی کشید. پس درس از گذشته و حال را مد نظر قراردادن و آینده را پیش بینی کردن، می توان شاهد روزهای بهتری بود

  2. به نظر بنده مطالب جالب بودند اما نقش دین و مذهب در موارد ذکر شده بیان نشده است و ایا اساسا مذهب و نوع دینداری در مباحث اعلام شده میتواند چه نقشی داشته باشد بیشتر توضیح دهید. ممنونم

  3. با تشکر از شما عزیزان
    مقاله ی فوق بسیار ارزنده و مورد استفاده است. سپاس از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنل مورد نظر را انتخاب کنید