چه تفاوتهایی میان کوچینگ و درمان وجود دارد؟ چه زمانی به آنها مراجعه میکنید؟
دو دسته از پرسشهایی که غالباً کوچهای تازهکار مطرح میکنند؛ عبارتاند از:
- چه تفاوتهایی میان کوچینگ و درمان وجود دارد؟
- چه زمانی باید مراجع را به درمانگر ارجاع داد؟
منابع در دسترس بسیاری جهت پاسخ به این نوع سؤالها وجود دارد. مقالات متعددی در مورد این موضوعات توسط کتب و انتشارات حوزه کوچینگ نوشتهشده است مانند مجله Choice و سازمان ICF که اطلاعات زیادی را بر روی سایت خود قرار داده است. اشکها و عواطف و احساسات میتوانند برای یک کوچ تازهکار استرسزا باشند؛ اما باید دانست که این موج احساسات لزوماً به این معنا نیست که مراجع احتیاج به درمان دارد و تنها نشانی از وجود احساس در اوست. عواطف و احساسات، جزئی از ویژگیهای یک فرد سالم و عادی است.
ازآنجاییکه کوچها الهامبخش حس آگاهی و کنجکاوی برای مراجع هستند، درنتیجه میتوانند گزینههای بهتری پیش روی ما قرار دهند و به آنها جامه عمل بپوشانند. ما همیشه همراه مراجع هستیم تا احساسات آنی خود را بروز دهند و سبب ایجاد حس کنجکاوی در آنها شویم؛ چه اینکه از دیدِ بالا باشد و چه اینکه در بطن موقعیتهای چالشبرانگیز زندگی شخصیشان یا در جامعه رخ دهد. ما بهعنوان کوچ، با دیدِ سوابق و پیشینه روانشناختی که همان وارد شدن به قلمرو درمان است، فعالیت نمیکنیم؛ اما اگر اشک و غم و افسردگی در طول زمان ادامه یافت و خاتمه پیدا نکرد، آنگاه کوچ باید توجه ویژهای به مراجع کند و هر دو در پی راهکاری جهت رفع نیاز مراجع به درمان باشند. یکی از پیامدهای مثبت کوچینگ آن است که دریابیم نیاز به درمان وجود دارد و ما بهعنوان کوچ اگر مراجع نیاز به داشت، او را به درمانگر ارجاع میدهیم.
سناریوهای متعددی در این شرایط وجود دارد. یکی از آنها این است که کوچ، اعتماد و اطمینان مراجع خود را جلب کند و وی (کوچ) در پی یافتن درمانگر جهت تکمیل فرآیند کوچینگ است. سناریوی دیگر این است که کوچ، مراجع و درمانگر در پی ایجاد یک پیمان مشترک باشند که طی آن کوچینگ ادامه مییابد و مراجع با درمانگر بهطور همزمان کار میکنند. جدولی که در ادامه میآید اطلاعاتی درباره تفاوتهای بین کوچینگ و درمان و رهنمودهایی درباره ی اینکه چه زمانی به درمانگر مراجعه کنیم، ارائه میدهد. اطلاعات زیر بخش کوچکی از آن چیزی است که صنعت کوچینگ ارائه داده است. ما به شما پیشنهاد میکنیم علاوه بر خواندن این متن، خود نیز تحقیقاتی در این زمینه داشته باشید.
تفاوتهای میان کوچینگ و درمان
درمان | کوچینگ |
احتمال بیشتر جهت ملاقات با مراجع از دید مدل درمانی | دیدگاههای دو طرف خلاقانه، پرمایه و فراگیر است |
تشخیص و درمان | در پی تشخیص و درمان نیست |
تلاش در جهت کار با بیماریهای اساسی روانی | در تلاش است به صورتی عملگرا کار کند |
تلاش در جهت کار با مراجعی که مشکل تجاوز داشتهاند | در تلاش است تا با مراجعی کار کند که قادر هستند متحد باشند و اهداف مشترکی داشته باشند |
درمانگر همان متخصص است | مدل Co-Active |
تمرکز برگذشته و حال است | متمرکز بر آینده و حال است |
رویکرد مبتنی بر بینش | متمرکز بر تواناییهای بالقوه |
رویکرد مسئله محور | رویکرد راهحل محور |
کاوش در شکلگیری رفتارهایی که ناشی از عزتنفس پایین است | کاوش در رفتارهایی که ناشی از عزتنفس بالاست |
ارزیابی و درمان ریشههای باورهای منفی | توجه به برخی از باورهای منفی مثل موانع موقتی |
سؤال و پرسش درمانگر و مراجع: چرا و از کجا؟ | سؤال و پرسش کوچ و مراجع: بعدی چیست؟ |
تلاش در جهت کار با موضوعات داخلی و درونی | تلاش در جهت کار با موضوعات خارجی و بیرونی |
استفاده از ابزار درمانی | استفاده از روشهای رفتارگرایانه مثل خاموشسازی و دلسرد کردن |
انتظاری نداریم که خصلت اعتمادپذیری وجود داشته باشد | مورد اعتماد بودن و تکالیف بین جلسات مهم است |
ارتباط بین جلسات در مواقع سختی و بحران است | ارتباط بین جلسات برای مورد اعتماد واقعشدن مهم است |
استفاده از تکنیکهای درمانی | استفاده از مهارتهای کوچینگ |
همچنین باید آگاه شد که تفاوت بین برخی از انواع کوچینگ و درمان کاملاً واضح نیست. بسیاری از درمانگران در برخی رویکردها مثل کوچ هستند و هر دو زمینه مشترکی دارند. هر دو سیستم میتوانند با افراد یا زوجهایی کاملاً عملگرا کار کنند که با موقعیتهای سخت روبرو شدهاند. برخی از این شباهتها را باهم ارزیابی میکنیم.
شباهتهای میان کوچینگ و رواندرمانی
درمان | کوچینگ |
با دید تشخیصی درمانی و با اتکا بر سوابق و پیشینهٔ فرد | از یک جلسه جهت کاوش و بررسی استفاده میکنند |
از تکنیکهای بسیاری که شبیه به تکنیکهای کوچینگ است استفاده میکند | از مهارتهای زیادی که شبیه به درمان باشد استفاده میکند |
از تمام جوانب زندگی مراجع بهره میبرد و استفاده میکند | از تمام جوانب زندگی مراجع بهره میبرد و استفاده میکند |
معمولاً از ابزار احساسی و عاطفی بهره میبرد | ممکن است از ابزار احساسی و عاطفی بهره ببرد |
با نگاهی به تفاوتها و شباهتهای این دو، درمییابیم که پرسشهای مهم و متمایزی وجود دارد که از مراجع پرسیده میشود و بهمراتب تخصصیتر است و میبایست این موضوع را روشن کند. غالباً تفاوت بین این دو در نوع بهکارگیری و کیفیت عرضهی آن توسط متخصصِ آن حوزه است و تفاوت در تکنیکها نیست.
- مراجع چگونه به فرد متخصص نگاه میکند؟
- چرا مراجع نزد کوچ میآید؟
- فرد متخصص چگونه به مراجع نگاه میکند؟
- فرد متخصص نقش خود را نسبت به مراجع چگونه میبیند؟
ازآنجاییکه هر دو تخصص بهموازات یکدیگر فعالیت میکنند؛ حائز اهمیت است که تشابهات و تفاوتها را موردتوجه قرار داده و مکالمهای محترمانه را ادامه دهیم. ما بهعنوان کوچ باید طبق قواعد و اصول اخلاقی، حدومرزهایی مشخص کنیم که فرد مراجع چه زمانی به درمانگر مراجعه کند. علاوه بر اینکه باید نسبت به استانداردهای اصول اخلاقی کوچینگ آگاه باشیم، کوچها را تشویق کنیم تا اصول و راهنمای مشخصی برای مراجعه داشته باشند. موارد ذیل برخی از همان اصول و خطمشیها یا به عبارتی خط قرمزهایی است که ما بهعنوان کوچ مشخص میکنیم:
- اصول راهنما برای ارجاع به درمان
- مراجع یک بیماری روانی آشکار دارد مثل افسردگی، اضطراب شدید
- مراجع مشکل استفاده بیشازحد یک ماده را دارد
- مراجع در شرایطی قرار دارد که با نشانههایی از سوءاستفاده جسمی و روانی همراه است
- مراجع نشانههایی از خودکشی و افکار و تلاشهای ناشی از آن دارد
- کوچ احساس میکند کوچینگ دیگر در اندازهٔ تواناییهای او نیست
- مراجع هیچ پیشرفتی ندارد
در برخی از جوامع و کشورها، قوانینی وجود دارد که نیاز است مرزهای محرمانگی از بین برود و نشانههای خودکشی و یا سوءاستفاده (بهخصوص آزار جنسی کودک) به برخی از نهادها گزارش شود. درنتیجه میبایست از قوانین هر جامعه اطلاع پیدا کنیم.
منبع | thecoaches