چرا رهبران و مدیران بیشتر سپاسگزاری نمیکنند؟ کار چندان سختی نیست.
در محیط کاری پرتکاپوی امروزی، افراد، صرفاً جهت همگامبودن با دیگران، سخت تلاش میکنند. همهگیری ویروس کرونا مجبورمان کرد تا شیوۀ کسبوکارمان را تغییر دهیم و این تغییر همیشه به معنای «آسانترشدن» یا کارآمدترشدن نبوده است. برای درک «وضعیت عادی جدید» و کنارآمدن با آن، تلاش میکنیم و هنوز چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارد.
با این حال، یک چیز بیتغییر باقی میماند: باید به دستاوردهای افراد ارج نهاد و، به طور علنی، از آنها سپاسگزاری کرد. برای بسیاری افراد، چنین سپاسگزاریای همچون بزرگترین عامل مثبت انگیزشی عمل میکند. برای سپاسگزاری، لزوماً نباید چیزی گرانقیمت یا پرزرقوبرق پاداش داد؛ فقط کافی است منحصربهفرد و درخور باشد. این کار درس بزرگی به دیگران نیز میدهد و شاید الهامبخش نیز باشد.
با این تفاصیل، چرا رهبران و مدیران بیشتر سپاسگزاری نمیکنند؟ کار چندان دشواری نیست. فقط کافی است کارهای زیر را انجام دهند:
گام ۱- به کارمند بگویند دقیقاً چهکاری را درست انجام دادهاند؛
گام ۲- به کارمند بگویند چرا فلان رفتار خاص حائز اهمیت است؛
گام ۳- برای تجلیل از آنها، اجازه دهند که لحظهای دست از کار بکشند؛
گام ۴- کارمند را تشویق به تکرار کار درست کنند.
با وجود این، در مجلۀ هاروارد بیزینس ریویو اعلام شد که 37 درصد از مدیران شرکتکننده، در مطالعۀ انجامشده از سوی پژوهشگران این مجله، تصدیق کردند که کارمندانشان را تقویت مثبت نمیکنند. همچنین، در این مجله، چنین نتیجهگیری شد که مدیرانی که میخواهند بازخورددهندههای خوبی باشند باید، علاوه بر انتقاد، پیوسته مهارت تعریف و تمجید را نیز در خودشان بهبود ببخشند. دادن بازخورد مثبت نشاندهندۀ این است که مدیران از کارمندان حمایت میکنند و میخواهند آنها پیروز و موفق باشند. وقتی افراد متوجه میشوند مدیرانشان حامیشان هستند، انتقاد از آنها تأثیرگذارتر خواهد بود و اضطراب کمتری را نیز به همراه خواهد داشت.
سِر ریچارد برنسن میگوید: «افراد، در مقام رهبر، علاوه بر آنکه باید شنوندۀ خوبی باشند، انگیزهدهندهای عالی نیز باید باشند. افراد فرق چندانی با گُل ندارند. وقتی گُلها را آب میدهید، شکوفا میشوند. اگر از افراد تمجید کنید، شکوفا میشوند و این از ویژگیهای بسیار مهم یک رهبر است.»
طی سالیان، ویژگیهای رهبری تغییر کرده است. همچنین، بحران جهانی اخیر، در حوزه سلامت و شرایط اقتصادی، تغییر چشمگیر دیگری را در نحوۀ ظاهرشدن افراد، در مقام رهبری، ایجاب میکند. رهبر باید قاطع باشد؟ بله؛ اما باید همۀ افراد را در نظر بگیرد. رهبر باید باصلابت باشد؟ قطعاً. همچنین، باید شجاع باشد. اکنون، رهبری به این معنی است که رهبر ممکن است آسیبپذیر باشد، مشتاقانه گوش دهد و به پیشرفت کسانی که با آنها کار میکند علاقۀ بسیاری نشان دهد. رهبرانِ امروز باید خود را بشناسند و به دنبال خودبهسازی باشند. آنها باید الگوی کارکنانشان باشند. امروزه، این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا کارکنانْ محل کارشان را یگانه محلی میدانند که ساختار منسجمش پایدار است؛ درحالیکه، ممکن است احساس کنند کنترل چندانی بر دیگر جنبههای زندگیشان ندارند.
خویشتنشناسی، گوشسپاری، تصمیمگیری همهشمول و تقویت دیگر مهارتهای نرم، همگی، دلایلیاند برای اینکه رهبران پیوسته به دنبال کوچینگ حرفهای یا بهبود مهارتهای کوچینگ در خودشان هستند.
در سال ۲۰۱۹، فدراسیون بینالمللی مربیگری و مؤسسۀ سرمایۀ انسانی (اچسیآی) پژوهشی با عنوان «پیریزی رسوم مربیگری قوی برای آینده» انجام داد. پژوهشی که، بر اساس آن، در سازمانهایی با فرهنگهای ریشهدار کوچینگ، رهبران همواره به فکر بهبود مهارتهای کوچینگ در خودشان هستند. از سال 2014، مدیران و رهبرانی که از مهارتهای کوچینگ استفاده میکنند، همواره، رایجترین سیستم کوچینگ برای سازمانهای شرکتکننده در پژوهش ما، دربارۀ این موضوع، بودهاند. رهبرانی که مهارتهای کوچینگ را در خودشان پرورش میدهند شاهد افزایش علاقهمندی، انگیزه و کارآیی کارمندان نیز خواهند بود.
آگاه شوید
مربیگریِ رهبری روندی شخصی است و توانایی رهبر را، برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمانی، تقویت میکند. اکنون، مربیگریِ رهبری، که در ابتدا برای پشتیبانی از مدیران ناکارآمد شکل گرفت، اساساً، متمرکز بر بهبود عملکرد رهبران در همۀ سطوح است.
رابطۀ مربیگری به معنی گفتوگویی آزاد است که به چالشهای واقعی و مسائل روزمره در محل کار مربوط میشود. پروسۀ مربیگری میتواند به رهبر بینش و تمرکز ببخشد. مربیگری به رهبران کمک میکند تا، با پشتیبانی از کارمندان و متمرکز نگاهداشتن آنها بر نائلشدن به اهدافشان، تغییرات شخصی و سازمانی را ایجاد کنند. مربی حرفهای کسی است که با شخصی شریک میشود و به مسئولیت آن شخص نیز پایبند است.
تبدیلشدن به رهبری امروزی، با کمک مربی حرفهای یا با پیروی از تمرینات مخصوص مربی، میتواند نحوۀ بازخورد دادن و، بهخصوص، تمجید را به شخص بیاموزد.
این امر، خود، موجب ایجاد انگیزۀ مثبت و افزایش میزان مشارکت کارمندان میشود و، در نهایت، نتایج بهتری را برای کل شرکت به ارمغان میآورد. مربیگری حرفهای کارساز است!
از سال ۲۰۰۵، فدراسیون بینالمللی مربیگری، در مقام سازمانی بینالمللی برای مربیان و مربیگری، مسیر را هموار میکند. این فدراسیون، با تعیین استانداردهای بالای اخلاقی، خود را وقف پیشرفت حرفۀ مربیگری کرده است. فدراسیون بینالمللی مربیگری گواهینامۀ مستقل صادر میکند و، در انواع رشتههای مربیگری، شبکهای از مربیان دارای صلاحیت را شکل داده است. بیش از 41 هزار عضو این فدراسیون در 147 کشور و منطقۀ گوناگون مستقر هستند و، در جهت پیشبرد اهدافی مشترک، تلاش میکنند. آن اهداف بدین شرحاند: افزایش آگاهی از مربیگری، حفظ تمامیت این حرفه و کسب اطلاعات در خصوص جدیدترین پژوهشها و شیوهها.