مصاحبه با آقای حسن فرضی (مدیر منابع انسانی شرکت داروسازی دکتر عبیدی) در مورد دوره مدیر در نقش کوچ

مصاحبه با آقای حسن فرضی (مدیر منابع انسانی شرکت داروسازی دکتر عبیدی) در مورد دوره مدیر در نقش کوچ

مصاحبه با آقای حسن فرضی در مورد دوره مدیر در نقش کوچ

 

به نظر شما کوچینگ چیست؟

به نظر بنده، کوچینگ یکی از مهارت‌های نرمی (soft skills) هست که از جهت سازمانی می‌توان مدیران را با آن تجهیز کرد تا بتوانند در مدیریتشان موفق‌تر باشند و از جهت مفهومی بنده فکر می‌کنم کوچینگ ابزار افزایش سطح آگاهی افراد برای حل مسائلشان است. هم‌چنین فرایندی است که ما به‌وسیله آن می‌توانیم به افراد در جهت واضح‌تر شدن و باز شدن مسائلشان، کمک کنیم تا بتوانند راهکار مسائلشان را پیدا کنند. کوچینگ حوزه‌های مختلفی دارد مثل کوچینگ مدیریتی، کوچینگ اجرایی، کوچینگ در جنبه‌های زندگی و غیره. اما منظور بنده بیشتر کوچینگ اجرایی (executive coaching) و کوچینگ کسب‌و‌کار هست که در این حوزه، امروزه یکی از پیشرفته‌ترین روش‌هایی که ما برای توسعه مدیران در نظر می‌گیریم، دوره مدیر در نقش کوچ و ابزار کوچینگ هست که می‌توانند مهارت‌های نرم را در مدیران افزایش دهند.
اگر بخواهم از جهت دیگری به کوچینگ نگاه کنم، یکی از نقش‌های اساسی هر مدیری این است که بتواند افراد و زیرمجموعه‌ای که با او کار می‌کنند را هدایت کند و به آن‌ها در جهت بهترین شدن کمک کند. این همان مهارتی است که می‌تواند مدیر را کمک کند تا زیرمجموعه‌ی خودش را توسعه (develop) دهد که از مهم‌ترین ابزارهای این کار، کوچینگ هست.

چرا شما به‌عنوان مدیر منابع انسانی دکتر عبیدی، آکادمی کوچینگ فارسی‌زبانان (FCA) را انتخاب کردید؟

ما در منابع انسانی داروسازی دکتر عبیدی از حدود ۵ الی ۶ سال پیش یک فرایندی را آغاز کردیم که سعی کنیم کارکردهای (‌function) اصلی منابع انسانی را پیاده کنیم. کارکردهای خیلی مشخص منابع انسانی که در حال حاضر وجود دارند عبارت‌اند از: جذب، آموزش، توسعه، بحث‌های جبران خدمات، مدیریت عملکرد و سایر زیرمجموعه‌ها. در این راستا یکی از حوزه‌های اصلی توسعه، توسعه کارکنان به‌ویژه توسعه مدیران و گذراندن دوره مدیر در نقش کوچ بود. ما در برنامه‌های توسعه مدیران در داخل کشور، چندان تمرین‌های (practice) موفقی نداریم. شاید به دلیل اینکه منابع انسانی در ایران، جوان هست و آن جایگاه خاص خودش را پیدا نکرده‌ است. ما نمونه‌های عملی زیادی نداریم و این حوزه کمی مغفول مانده است. به همین خاطر می‌توان گفت ما ۳ سال است که روی این موضوع کار می‌کنیم که چگونه مدیرانمان را توسعه (develop) دهیم یا در حوزه‌های مدیریت استعداد (talent management) چگونه نسل جدید مدیرانمان را تربیت کنیم؛ با مطالعاتی که ما کردیم و محکی (benchmark) که زدیم، کوچینگ در راستای دوره مدیر در نقش کوچ، یکی از قوی‌ترین ابزارهایی است که معمولاً برای توسعه مدیران استفاده می‌شود. ما در داخل کشور و موقعیت‌هایی که می‌توانیم این خدمات را بگیریم و کوچینگ را برای سازمان خودمان استفاده کنیم، برسی کردیم اما متأسفانه به دلیل جدید بودن این مفهوم در ایران، تعریف کوچینگ به‌درستی مشخص نشده و تفاوتش با مفاهیمی (concept) مثل mentoring یا consulting یا حتی بحث‌های مشاوره، مغشوش هست.
ما نزدیک ۲ الی ۳ است که در حوزه‌های mentoring و کوچینگ کار می‌کنیم و با افراد زیادی کارکردیم اما در تحقیقی که بنده برای پیدا کردن معتبرترین جایی که کوچینگ را به‌صورت کامل و با آن مفهوم اصلی آموزش می‌دهد، انجام دادم، به یاد دارم که در یک ‌linkedin با آقای تیمور میری که تجربه کوچینگ در سطح بین‌المللی رادارند، آشنا شدم و با ایشان ارتباط برقرار کردم و سپس با آکادمی آشنا شدم و باتجربه‌ای که در حوزه منابع انسانی دارم، متوجه شدم آکادمی بهترین تیمی است که مفهوم اصلی کوچینگ را آموزش می‌دهند و دوره مدیر در نقش کوچ را با کیفیت بالا اجرا می‌کنند؛ ما از پارسال فعالیتمان را با آکادمی شروع کردیم و دوره‌ای طراحی کردم تا بتوانیم مهارت‌های کوچینگ برای مدیرانمان را ایجاد کنیم. با برسی‌هایی که با آکادمی داشتیم به این جمع‌بندی رسیدیم که در فاز اول یک training در حوزه کوچینگ برای مدیران، داشته باشیم. در حوزه کوچینگ اجرایی (executive coaching) با این دلیل که یک مدیر باید کوچینگ بلد باشد، یک بسته آموزشی ۱ ساله طراحی کردیم که در سطوح آکادمی و فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) همان سطح ۱ کوچینگ محسوب می‌شود. در حال حاضر در گام\مرحله (step) چهارم از این ۵ گام هستیم.

برای خود شما که در این دوره بوده‌اید و به مدیران اشراف دارید، این قضیه چه اثری بر این کارگاه داشته است؟ هم برای شما هم برای افرادی که در این دوره شرکت کرده‌اند.

نیاز ما به کوچینگ و دوره مدیر در نقش کوچ، از جایی شروع شد که وقتی نیاز به توسعه مدیران (people development) در سازمان داشته باشیم، هزینه قابل‌توجهی را باید صرف آموزش (training) کنیم؛ اما مفهوم آموزش با توسعه (development) کاملاً متفاوت است. ما در وهله اول غیر از آموزش که سرمایه‌گذاری خوبی رویش انجام داده بودیم، توسعه را هم اضافه کردیم. توسعه یک مفهومی است که موجب ارتقا و قدرت بخشیدن (empower) به آدم‌ها می‌شود. برای این کار شما باید مدیرانتان را که به‌عنوان اصلی‌ترین منابع توسعه کارکنان هستند، آموزش دهید و برای توسعه مدیران، مهم‌ترین ابزار، کوچینگ هست و مدیران هم برای کسب این مهارت نیازمند آموزش هستند. امروزه در اکثر سازمان‌ها مدیران کلیدی، یک کوچ برای خوددارند. این قضیه‌ در دنیا مرسوم است و در ایران هم کم‌کم در حال جا افتادن هست. به این دلیل که یک مدیر بنا به حساسیت کاری نیازمند یک کوچ است که او را کوچ کند تا بتواند موفق شود. ما این مفهوم را تجربه کردیم اما به این جمع‌بندی رسیدیم که مدیرانمان غیر از نیاز داشتن به یک کوچ برای موفقیتشان، باید خودشان در حین کار افراد زیر‌مجموعه‌شان را در کار‌های روزمره (daily job) کوچ کنند و این شد که تصمیم گرفتیم دوره مدیر در نقش کوچ را اجرا کرده و مهارت‌های کوچینگ را به مدیرانمان آموزش دهیم؛ مهارت‌های نرم حداقل در میان‌مدت یا بلندمدت جواب می‌دهد. ما نمی‌توانیم همانند یک دوره آموزشی کوتاه‌مدت در مدت ۳ الی ۶ ماه بعد نتیجه را ببینیم. ما الآن در فاز چهارم از این پنج فاز هستیم که احتمالاً در این دوره ۲ روزه که امروز تمام می‌شود، ما آن ۱۱ مهارت را تمام می‌کنیم؛ جلسه دیگری داریم که در حال تمرین آن هستیم و آموزشش تقریباً تمام‌شده اما نتایج قطعی را باید حین کار و یا بعداً دید؛
۳ نفر هستند که از شهریور ۹۶ این سفر را شروع کرده‌اند و می‌توان گفت به دلیل وجود دوره‌های آموزشی و تمرین‌هایی که داشتیم، اثربخشی مطلوبی را شاهد بودیم. ما از خود این افراد و کسانی که درگیر این پروژه بودند هم پرس‌وجو کردیم و مطمئن شدیم اثربخشی مطلوبی داشته است. من این اثربخشی را می‌توانم در چند سطح توضیح دهم: ۱- همین تمرین‌ها و مهارت‌هاست که باعث شده مدیران دیده‌شده و سرمایه‌گذاری روی آنان بشود هم‌چنین این تمرین‌ها و مهارت‌ها باعث شده یک گروه دیگری به‌جز مدیران وارد این دوره‌ها به‌ویژه دوره مدیر در نقش کوچ بشوند و سطح انگیزش را در سازمان بالا ببرند؛ یعنی همان بحث دیده شدن و افزایش انگیزش؛ نکته‌ی دوم این است که در یک یا دو جلسه اول و حتی برای بعضی افراد تازه در جلسات بعدی مفهوم و اهمیت کوچینگ جا می‌افتد؛ یک مدیر وقتی متوجه بشود کوچینگ چیست و چه قدر برایش ارزش دارد، ۵۰٪ مسئله حل می‌شود. همین باعث می‌شود تا به سراغ کوچینگ و دوره مدیر در نقش کوچ برود و بر آن مسلط شود. ازاین‌جهت می‌گویم این کار عامل دوم است که الآن مدیران ما می‌دانند کوچینگ چیست و چه قدر می‌تواند به آن‌ها کمک کند.
برای سطح بعدی باید بگویم که یک مدیر در کار‌های روزمره می‌تواند با مسائلی روبرو شود که ابزار حل آن‌ها کوچینگ است. در کنار سایر ابزارهایی که یک مدیر دارد، مدیر می‌تواند به کارکنانش آموزش و امکانات لازم را بدهد و یکجایی هم باید ذهنیت (mindset) کارکنانش رو تقویت کند که ابزار این کار کوچینگ هست؛ در کل تا به الآن ما نتایج خوبی دیده‌اییم. ما یک بررسی هم برای اثربخشی این کار انجام دادیم و متوجه شدیم بالای ۶۵ الی ۷۰٪ این دوره ما اثربخشی داشته است و انتظار داریم در آینده نتایج بهتری هم‌کسب کنیم.

5/5 - (3 امتیاز)

شناسنامه مقاله

ناشر

آکادمی‌کوچینگ‌ FCA انگلستان

دسته بندی

تاریخ انتشار

1397٫08٫15

اشتراک گذاری :

عضویت در جمعه نامه

Please wait...

عضویت شما در جمعه نامه ثبت شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنل مورد نظر را انتخاب کنید