«دشواری کارها نیست که باعث میشود ما جرئت خطرکردن را نداشته باشیم؛ بلکه جرئتنداشتن ماست که کارها را دشوار میکند.»
-سنکا
هنگامی که از ارزشهای نهادینه در وجودتان آگاه میشوید و اهداف خاصی را که برای زندگیکردن طبق آن ارزشها تعیین کردهاید، میشناسید، مهم است که موانع راهتان را نیز بشناسید. هنگامی که موانع اقدام مؤثر سر راهتان قرار میگیرند، میتوانید آگاهی و مهارتهای فردیتان را، برای کنارآمدن با آنها، افزایش دهید. بهجای اینکه اجازه دهید احساس یأس و ناامیدی، در راه دستیابی به هدفی که هنوز به آن نرسیدهاید، تسیلمتان کند، به خودتان مطمئن باشید که میتوانید از پس آن موانع برآیید؛ موانعی که در مسیرتان برای دستیابی به زندگی ارزشبنیان ایجاد میشوند.
«F-E-A-R» یا ترس؛ موانعی بر سر را اقدام مؤثر
وقتی صحبت از رسیدن به زندگی ایده آل ما میشود، اغلب خودمان سد راه خود میشویم. هریس (2009) چنین تشریح میکند که معمولاً، وقتی میخواهیم تغییرات مثبتی در زندگیمان ایجاد کنیم، موانع روانشناختی سر راهمان قرار میگیرند. این موانع را به کمک این واژه مخفف میتوان شناخت: F-E-A-R.
«F=Fusion» یا همجوشی
وقتی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی آماده میشویم، گرایشی طبیعی به مواجهه با یک احساس در وجودمان شکل میگیرد: احساس ترس. تغییر ترسناک است؛ حتی وقتی مثبت و دلخواه باشد. بسیاری از افراد، بهجای اینکه جسارت به خرج دهند و سراغ آنچه ناشناخته و ناآشناست بروند، با درجازدن در کارهایی که برایشان آشناست احساس راحتی بیشتری میکنند؛ حتی هنگامی که آن کارها آزاردهنده است و موجب رنجشان میشود.
هنگامی که تغییراتی در زندگیتان ایجاد میکنید، منتظر باشید ذهنتان افکاری از این قبیل بسازد: «من نمیتوانم از پس این کار بربیایم»، «این کار زیادی سخت است» یا «مطمئنم که شکست میخورم». اگر تصمیم بگیرید با این افکار وارد همجوشی نشوید، برای رسیدن به اهدافتان سد راه نمیشوند. وقتی با افکار خودشکنانه وارد همجوشی شوید، مانع پیشرفت خود خواهید شد. تمرینهای ناهمجوشیِ شناختی را به کار ببندید؛ به این ترتیب میتوانید خود را از این افکار، که مانع حرکت رو به جلوی شما میشوند، رها کنید.
«E=Excessive Goals» یا اهداف بلند پروازانه
گاهی اوقات، وقتی میخواهیم تغییرات مثبتی در زندگیمان ایجاد کنیم، بیشازحد هیجانزده میشویم و تلاش میکنیم که در مدتزمان کوتاه تغییرات بزرگی ایجاد کنیم. باید بدانیم که این کار غیرواقعبینانه است و باعث شکستخوردنمان میشود. این کار را نکنید؛ در عوض، یاد بگیرید که چطور اهداف واقعبینانه تعیین کنید؛ اهدافی که به حد کافی خارج از محدودة امنیت شما باشند و شما را به جلو هدایت کنند و، البته، دستنیافتنی هم نباشند.
منابعی را که برای رسیدن به اهدافتان در دسترس دارید در نظر بگیرید. برخی از این منابع عبارتند از: زمان، پول، مهارت و سلامتی جسمانی. وقتی اهدافتان را تعیین کردید، درباره اینکه در این مرحله از زندگیتان چقدر باید تلاش کنید آگاهی کسب کنید. چه تغییراتی، برای در دسترس قراردادن منابع بیشتر یا دستیابی آنها، میتوانید اعمال کنید؟ تعیین اهداف طولانیمدت، متوسط و کوچک را تمرین کنید؛ اهدافی که همزمان هم واقعبینانهاند و هم چالشبرانگیز.
«A= Avoidance of Discomfort» یا اجتناب از رنج
طبیعی است که، حین تغییرکردن، افکار و احساسات آزارنده به شما دست دهد – مخصوصاً احساس اضطراب. اگر دوست ندارید پریشانی را تحمل کنید، از تغییرنکردن شرایطتان تعجب نکنید. باید اراده کنید که از میان رنج و پریشانی به سوی هدفتان بروید. این مسیر به رشد، تغییر و بازسازی زندگیتان منجر میشود. وقتی در زندگیمان همواره از رنج اجتناب کنیم، تغییراتی بس اندک رخ خواهد داد.
چگونه میتوان بهتدریج از محدودة امن خارج شد و با رنجی مواجه شد که موجب رشد و تغییر میشود؟ ارزشهایتان را در نظر بگیرید و ببینید که نزد شما چه چیز «رنج» تلقی میشود. صرفاً چون همواره از رنجهای بالقوه اجتناب میکردهاید، در زندگی خود را از چه چیزهایی محروم کردهاید؟ رشد ممکن است دلهرهآور باشد. بدانید که آن دردهایی که برای رشد میکشید تمام میشود و با خرد، دانش و قدرت بیشتر به مرحلة بالاتر گذر میکنید.
«R = Remoteness from Values» یا دوری از ارزشها
اگر ارتباطتان با ارزشهای بنیادینی که مبنای اهدافتان هستند قطع شود، سختکوشی برای رسیدن به اهداف بهآسانی برایتان بیمعنا میشود و به اهدافتان بیاعتنا میشوید. توجه کنید که حفظ انگیزه مستلزم این است که مدام با اهداف و معانی بنیادینی که مبنای اقدامهای شمایند در ارتباط باشید. هریس (2009) توضیح میدهد که معمولاً موانع بر سر راه اقدام مؤثر هنگامی ایجاد میشود که:
- نمیتوانیم یا نمیخواهیم به ارزشهای حقیقی خود دست یابیم؛
- قوانین یا هنجارها را با ارزشها اشتباه میگیریم؛
- دربارة ارزشها «صحبت میکنیم»، اما واقعاً با آنها «ارتباط»ی برقرار نمیکنیم؛
- ارزشهای والدین، اجتماع یا دیگر افراد مهم را، بیش از ارزشهای خودمان، به کار میبندیم.
چگونه میتوان موانع روانی اجتنابناپذیر بر سر راه اقدام مؤثر را پیشبینی کرد یا با آن کنار آمد؟ به یاد بیاورید که «اقدام مؤثر» یعنی انجامدادن کاری که برای رسیدن به اهدافتان مثمر ثمر است؛ اهدافی که از سوی ارزشهایتان پشتیبانی میشود. اگر اقداماتتان مؤثر نمیافتند، ممکن است به این نتیجه برسید که شما را به رنج بیهوده میاندازند یا صرفاً باعث «درجازدن»تان میشوند. وقتی برای کنارآمدن با این موانع روانشناختی آماده شدید، خواهید توانست از پس احساسات اضطراب یا ترس، که طی دورة تغییر رخ میدهند، برآیید.
تصمیم بگیرید و بپذیرید که احساسات و افکار آزاردهنده، در راه رسیدن به زندگی ارزشبنیان و هدفمند، اجتنابناپذیرند.