هرروز، صرفنظر از حال روحی و جسمی خود بلند میشویم و شروع به کار میکنیم. مهم نیست این کار در خانه و یا در خارج از خانه باشد و یا با چه انگیزهای شروع به کار میکنیم. مهم این است که شروع میکنیم و خیلی مواقع چون میخواهیم و یا باید(که معمولاً از یک نیاز زاده شده است) شروع کنیم، بسیاری از نیازهای دیگر خود را فراموش میکنیم.
چقدر جملات بالا برای شما آشناست؟!
برای من که بسیار آشناست.
چرا نوشتم مهم نیست با چه انگیزهای شروع میکنید؟!
حتماً شنیدهاید و یا خود نیز جزو آن دسته افراد هستید که وقتی از آنها پرسیده میشود اگر به اندازه کافی پول داشتی چه کار میکردی، اولین جواب این است که دیگر کار نمیکردم یا فردا از شغل خود استعفا میدادم. … من عاشق شغل خودم هستم و این جواب را از من نخواهید شنید. پس، صحبتی که با شما دارم شامل هر دو دسته میشود.
ما معمولاً انگیزهای داریم که ما را حرکت میدهد. نهتنها حرکتمان میدهد، بلکه به احتمال زیاد، بیشترین زمان و انرژی خود را صرف آن میکنیم در حدیکه خود را کاملاً نادیده میگیریم.
منظور من از خود چیست؟
- سلامت جسمتان(چه میخورید؟ چه مینوشید؟ چقدر استراحت میکنید؟ چقدر ورزش میکنید؟ …)
- سلامت روحی( زمانیکه برای خود اختصاص میدهید، زمانی که با فرزند، همسر و خانوادهتان میگذارید، به کوه و طبیعت میروید، سفر میروید. …)
- رشد شخصی( چقدر زمان برای یادگیری میگذارید؟! کتاب میخوانید؟ پادکست گوش میدهید؟ بر روی شناخت بهتر خود، سرمایهگذاری میکنید؟…)
نقطه مشترکی که در بسیاری از ما وجود دارد، این است که بیشتر ما با وجود اینکه در خودآگاه خود، به اهمیت سلامت روح و جسم خود واقف هستیم ولی تا زمانیکه ناچار نشدهایم و منظور از ناچار، زمانیست که دیگر توانایی کار به خاطر مریضی شدید نداریم و یا مشکل جسمی جدی پیدا نکردهایم، به فکر اقدام در این راستا نیستیم.
جالب است بدانید در سال 2022، سازمان سلامت عمومی کشور انگلیس آمار زیر را منتشر کرد:
از هر 4 نفر کارمند، 1 نفر دارای مشکل جسمی میباشد.
از هر 5 نفر کارمند که داری مشکل جسمی هستند، یک نفر نیز دارای مشکل روانیست.
در مورد کارمندان مشغول به کار:
از هر 3 نفر، 1 نفر دارای مشکل سلامتی طولانیمدت است.
از هر 8 نفر، یک نفر دارای مشکل سلامتروانی و از هر 10 نفر، یک نفر مشکل اعضای اسکلتی دارد.
در نتیجه این آمار، 42 درصد از افراد اعلام کردهاند که این شرایط بر کارشان تا حدی یا بسیار اثر گذاشته است.
بعد از دیدن آمار بالا، میخواهم از شما دعوت کنم که از خود بپرسید؟
چرا در خودآگاه خود میگوییم که باید ورزش کنم، باید زمان بیشتری برای استراحت و سلامت خود بگذارم ولی در انتها یا مشغول کار بیوقفه هستیم و یا بیشتر زمان استراحت خود را بیهدف در اینستاگرام و یا فضاهای مجازی میگردیم و ناگهان متوجه میشویم ساعتها اینگونه گذشته است و نه تنها این حس را نداریم که استراحت کردهایم، بلکه در نتیجه آن با استرس بیشتر و خستگی چشم و ذهن، موبایل را به گوشهای انداخته و به خواب میرویم.
شاید حتی کارمان به جایی کشیده است که نصف شب از خواب بیدار شده و قبل از برگشتن به خواب، دوباره به فضای مجازی سر میزنیم و با تنش دوباره به خواب میرویم. …
چه اتفاقی باعث این تصمیم میشود؟ گویا این یک تصمیم ناخودآگاه و یا یک عادت است.
مثال گفتهشده، مثال خود من نیز هست. مدتها درگیر این الگو بودم و کمکم در حال خارجشدن از آن هستم. در مورد خود من با داشتن دو فرزند و مسئولیتهای مربوط به آنها، هر آنچه باقی میماند نیز صرف فرزندان و خانواده میشود. … ناخودآگاه سلامت ما در انتهای صف کارها قرار میگیرد، درصورتیکه تقریباً همه ما میدانیم که اگر روح و جسم ما سالم باشد، عملکرد ما در شغل و حرفهمان نیز بالا خواهد رفت.
دلایل متفاوتی میتواند عامل این مساله باشد:
- ناخودآگاه فکر میکنیم که اگر برای سلامت زمان بگذاریم، دیگر وقت برای کار نداریم. (این معمولاً دلیل من بوده و اگر توجه نکنم، نیز هست. ناخودآگاه، غرق در کار و خانواده میشوم و زمانی به خود میآیم که دیگر انرژی برای هیچ کاری ندارم و بعد موبایل و فضاهای مجازی و چرخه باطلش …. )
- هنوز اولویت و اهمیت آن را جدی نگرفتهایم مگر اینکه درد نبود آن را تجربه کنیم. (هر بار که دنداندرد را تجربه میکنیم با خود میگوییم دیگر هر روز نخ دندان خواهم کشید، تا مدتی این کار را انجام میدهیم تا دوباره درد را فراموش کنیم. …)
- سنگ بزرگ برمیداریم. (باید هر روز و روزی یک ساعت ورزش کنم. …)
اگر این اتفاق نیفتد، با یک چشمبههمزدن زمان خود را به راحتی برای خواندن اخبار و اتفاقات متفاوت میگذاریم که شاید هیچ کمکی به کسی نخواهد کرد. گویی اینکه با اینکار ناخودآگاه، خود را از آنچه در کنترل ماست به جایی میبریم که دیگر کنترل نداریم و ناخودآگاه دلیلی برای حرکتنکردن برای خود میسازیم. همه چیز به بهترین شکل باید مهیا باشد تا شروع کنم.
میخواهم شما را دعوت کنم که از خود بپرسید؟! (چه کسی به شما گفته است که این بایدها باید باشد؟! چه کسی این بایدها را برای شما تعریف کرده؟! … )
فکر نمیکنم کسی جز خود شما باشد؟!
اگر نیست، آیا این بایدها به شما کمکی میکند و یا در گذشته کمک کرده است؟!
اگر نه، به چه نیاز دارید که این بایدها را به سمتی تغییر دهید که نیروی محرک شما باشد و نه نیروی بازدارنده؟!
مطمئنم دلیلهای بیشتری نیز به ذهن شما خواهد رسید. میخواهم از شما درخواست کنم که همین لحظه، با خود خلوت کنید، مکث کنید و بپرسید مانع شما از بازکردن زمانی برای خودتان چیست؟
بعد از اینکه آن را دیدید، میخواهم با کمک خلاقیتی که در وجود همه ماست از خود بپرسید در مورد این مانع چه کاری میتوانم و میخواهم انجام دهم که با درنظرگرفتن سابقهای که از خود میشناسم از پس آن بر خواهم آمد؟!
مهم نیست که چه شغلی دارید و یا چه مسئولیتی، کسبوکار خود را دارید و یا برای کسی کار میکنید. مدیر هستید یا کارمند. برای همه ما، داشتن سلامت روان و جسم بسیار مهم است. طبق آمار که درباره آن صحبت کردیم در نظر بگیرید که چه مقدار از زمان کاری و انرژی ما صرف بیماریهای متفاوت میشود و یا چقدر میتواند بر عملکرد ما اثر گذارد؟
4 ماه – 6 ماه، یکسال، حتی چندین سال بدون توجه به خود، بالاخره نتیجه، خود را به ما نشان خواهد داد و ما مجبور به مکث و نگاه به خود خواهیم شد. گاهی ناخواسته گویی منتظر بیماری هستیم تا بتوانیم بدون عذاب وجدان، خستگی در کنیم.
چقدر این اتفاق برای شما آشنا میباشد؟!
جالب است بدانید که در آمار قبل اعلامشده، نکته دیگر این است که کسبوکارها حدود 45 بیلیون پوند به خاطر مشکلات جسمی و روانی کارمندان، از دست دادهاند. در نتیجه اگر مسئول و یا مدیر در سازمانی هستید، از شما دعوت میکنم که به این نکته بیشتر توجه کنید. نهتنها ما بهعنوان یک فرد به طورطبیعی به الویت دوم قراردادن سلامت خود، گرایش داریم بلکه در محیط کار نیز در ابتدا، توجه به رشد کاری ما داده میشود و شاید طبیعی باشد. ولی آیا بهترین آموزشها، اثرگذار خواهد بود اگر فرد در سلامت نباشد؟!
نیروی جوان، نیروییست که حتی بیشتر از سنین دیگر، در آمارها تحت فشار و بیماریهای روانیست که بر عملکرد آنها در کار بسیار تاثیرگذار است. سرمایهگذاری بر روی سلامت جسم و روح کارمندان میتواند سرمایهای باشد که گاهاً بیشترین بازگشت را خواهد داشت.
شرکت دیلویت در گزارشی در سال 2020 اعلام کرد که شرکتها میتوانند با ضریب 5:1 از سرمایهگذاری بر روی تندرستی، سود ببرند. این یعنی برای هر 1 پوند هزینه بر روی تندرستی، 5 پوند بازگشت سرمایه است.
جمله معروفی در حرفه کوچینگ است که:
همه جلسات کوچینگ مثل بیزینس کوچینگ، انتخاب مسیر شغلی و … بعد از 3 جلسه اول تبدیل به کوچینگ زندگی میشود که در بسیاری موارد، توجه به درون، سلامت روح و جسم ما دارد.
از همه شما دعوت میکنم که بر روی این نکته کمی بیشتر مکث کنید و نقاط تاریک درون خود را که مانع از اقدامی موثر برای خود و اطرافیانتان میشود، کشف کنید. …
در نقش یک مدیر، اگر خود برای سلامت خود، زمان کافی نمیگذارید انجام آن برای کارمندانتان بسیار سختتر خواهد شد. پس از شما دعوت میکنم که ابتدا از خود شروع کنید.
تالیف: نازنین ملکبیکلو، کوچ MCC.
یک پاسخ
سلام مثل همیشه عاای بود واقعا سرمایه گذاری روی خودم بیشترین ریوارد رو در زندگی برام به ارمغان داشته ممنونم و امیدوارم فراگیر بشه ❤