مطالعات و مصاحبهها با بخشهای مختلف شرکتهای کوچک و بزرگ در سراسر جهان به این واقعیت اشاره میکند که کارمندان به دنبال رسیدن به دستاوردی بسیار بیشتر از حقوق ماهانه خود به سر کار میآیند. آنها میخواهند با چشمانداز و مأموریت شرکت آشنا شوند و هدفمند کاری را انجام دهند و در عینحال بدانند که فرصتهایی وجود دارد که راه را به آنها نشان میدهد تا توسعه پیدا کنند.
با این حال، اگر کارمندان با برخی انتظاراتی بیرونی یا باورهای نادرست این مسیرکاری را طی نمایند، سردرگم میشوند و انرژی خود را در محل کار از دست میدهند. بهعنوان مثال، ممکن است فکر کنند که مدیرشدن راز موفقیت است یا اینکه میتوانند با رفع نقاط ضعف خود به موفقیت برسند.
در حقیقت، شخصیت و استعدادهای ذاتی شما باعث توسعه شغلی متحولکننده و معنادار میشود و این نوع توسعه شغلی به شما برای ادامه کار انرژی میدهد.
اینکه از روش موفقیت دیگران یا تعریف آنها از موفقیت تقلید کنید، باعث پیشرفت شغلی شما نمیشود یا حداقل به شما کمک نمیکند تا معنا و ارزش کار خود را پیدا کنید. درواقع، این نوع نگرش منجر به این میشود که در نهایت از کارمندان بشنویم که «من از شغلم متنفرم».
بنابراین، چگونه میتوانید مطمئن شوید که مسیرشغلی شما منجر به تحقق شغلی معنیدار می شود؟ بر اساس برخی تحقیقات، سه تاکتیک وجود دارد:
۱- زمان مناسبی را به انجام کاری اختصاص دهید که باعث میشود شما احساس قدرت بیشتری کنید.
افراد، زمانی رشدشغلی معنیداری را تجربه میکنند که کاری را که انجام میدهند لذتبخش میدانند و برای کسب عناوین شغلی خاص یا بالارفتن از نردبان سلسله مراتب در محیط کار نمیکنند.
زمانیکه استعدادهای ذاتی خود را با کار روزانه خود هماهنگ میکنید، احتمالاً در شغل خود رضایت بیشتری خواهید داشت. بدیهی است که اگر استعدادهای ذاتی را که انرژی و قدرت شما را در کار بالا میبرند، بشناسید و هر روز از آنها استفاده کنید، اعتمادبهنفس بالاتری خواهید داشت و احتمال دستیابی به اهدافتان بیشتر میشود و بهعنوان یک فرد موفق بیشتر رشد خواهید کرد.
میتوانید با این سوال شروع کنید کدام قسمت از کارتان بیشترین (و کمترین) انرژی را به شما میدهد و به این فکر کنید که چرا برخی کارها و مکالمات انرژیبخش بهطور طبیعی به سراغ شما میآیند و چرا به شما انرژی میدهند. بهعلاوه، به جای اینکه تمرکز نمایید تا نقاط ضعف خود را رفع کنید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید با تکیه به نقطه قوت خود، کارهایی را که از آنها فرار میکنید یا به عقب میندازید را انجام دهید و یا چگونه میتوانید برای انجام آن کارها با یک شریک بااستعداد و باتجربه همکاری کنید. در آخر ببینید چگونه میتوانید هر روز بیشتر این مهارت را کسب نمایید و چگونه آن را در طول زمان تقویت کنید.
به این مثال توجه کنید: آیا در هفته گذشته، وقتی با انجام کاری آن را از لیست کارهایتان حذف کردید، احساس قدرت نمودید؟ این احساس رضایت ناشی از انجام وظایف و به پایانرساندن کاری بر اساس استعداد درونی میباشد. اگرچه این قانون برای همه یکسان نیست و همه از آن انرژی نمیگیرند. برخی دیگر موقعی انرژی میگیرند که فرصتی ایجاد میکنند و یا راههایی را برای انجام کار بهتری گسترش میدهند یا زمانیکه برای انجام کار خود وارد روابط عمیق و بلندمدت میشوند و وقتی با چالش مواجه شوند انگیزه بیشتری دارند.
۲- برای توسعه خود فعال باشید.
کشف استعدادهای ذاتی شما، فقط آغاز راه است. کار واقعی زمانی شروع میشود که راههایی برای اعمال و پرورش آنها بیابید. این بدان معنا نیست که شما باید منتظر بمانید تا کسی شما را توسعه دهد، بلکه برعکس، شما باید توسعه استعدادهای خود را در اولویت قرار دهید تا موفقیت شغلی عالی را تجربه کنید. آنهایی که رشد میکنند باید به جای رفتن به برنامههای آموزشی که با همه افراد یکسان رفتار میکند، بر شکوفاکردن استعدادهای منحصربهفرد خود متمرکز شوند.
بهطور مداوم ببینید چه جنبهای از کارتان، اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد و به شما احساس قدرت میدهد. مشخص کنید که چرا برخی از جنبههای کار شما باعث ایجاد چنین احساسی در شما میشود. چه استعدادهای ذاتی را در شما بروز میدهند؟ تا جاییکه ممکن است، آن لحظات را تکرار کنید یا خود را به چالش بکشید تا آنها را به روشهای جدید کشف کنید. این ممکن است به معنای داوطلبشدن برای انجام یک پروژه جدید در داخل یا خارج از سازمان باشد.
۳- با مدیر خود به طور مستمر و موثر صحبت کنید.
کارمندانی که در شش ماه گذشته با مدیر خود در مورد اهداف و موفقیتهای خود صحبت کردهاند، تقریباً سه برابر بیشتر در مسیر موفقیت قرار دارند. دلیل آن میتواند گفتگوی مداوم باشد، مانند برقراری ارتباطات کوتاه یا بررسی موقعیتی که اکنون در آن هستید، میتواند فرصتی برای تعیین انتظارات، بررسی موفقیتها و تنظیم مجدد اولویتها ایجاد نماید.
در طول این مکالمات با مدیر خود، بازخورد بخواهید. این یک رویکرد شگفتانگیز قدرتمند برای خودسازی است که میتواند به توسعه عملکرد معنادار کمک نماید. بهدنبال فرصتهایی برای بحث در مورد اهداف توسعهای و کاری خود باشید که نقاط قوت شما را شاخصتر نشان دهد.
ممکن است فکر کنید که “شغل رویایی” شما یعنی کسب یک عنوان خاص یا ارتقاء شغلی در چارت سازمانی محل کارتان است. اما با پرسیدن “چه استعدادهایی دارم؟” به جای اینکه بپرسید “چه شغلی باید داشته باشم؟” میتوانید کاری پیدا کنید که به شما امکان میدهد بهترین کار را انجام دهید، احساس انرژی کنید و پتانسیل خود را کامل توسعه دهید.
تالیف: تیمور میری کوچ MCC
برگردان: مهدیه اعظمینژاد.
2 پاسخ
عااالی و چه قدر به موقع! ممنونم
سلام. مقاله خوبی بود، دستتون درد نکنه. سوالی که برام پیش اومد اینکه چطور امکانات لازم برای اجرای ایده ها و استفاده از استعدادها رو وقتی در یه جایگاه معمولی هستیم از سیستم مطالبه کنیم؟